قتل داریوش مهرجویی یادآور قتل کارگردان ایتالیایی/ پازولینی را چرا و چگونه کشتند؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۰۱۵۳۴
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- قتل تکاندهنده و فجیع داریوش مهرجویی - نویسنده، مترجم و کارگردان پرآوازه و صاحبسبک سینمای ایران- و همسر فیلم نامه نویس و هنرمند او - وحیده محمدیفر- از وجوه مختلف در کانون بحث و گمانهزنی قرار گرفته است.
مهمترین پرسش طبعا این است که چنین جنایتی کار چه کسی یا کسانی بوده است و با چه انگیزهای و دیگر این که در داخل و خارج به کدام قتلها میتوان تشبیه کرد؟
قتل به اتفاق همسر و در خانه شخصی -که به قاعده باید امنترین جای جهان باشد- و با ضربات کارد و در شبی پاییزی و البته نام کوچک (داریوش) ناخودآگاه اذهان را به سوی قتل داریوش فروهر و همسرش در پاییز سال 77 برد اما او دبیر کل حزب ملت ایران بود با 50 سال پیشینه سیاسی و مهرجویی نه با سیاست که با هنر شناخته میشد هر چند که به تعبیر صادق هدایت در این سرزمین اگر تو هم باسیاست کار نداشته باشی سیاست با تو کار دارد و تمام امور ما با سیاست گره خورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه دولت هم اشارتی داشت اما تشابه را تنها در حد نام (داریوش) دانست ولی کیهان موضع شگفتآورو غیر منتظرهای گرفت و نوشت:
«آقای مهرجویی سال گذشته که برخی هنرمندان برای حمایت از اغتشاشات، تحت فشار شدید و تهدید و تطمیع برخی محافل مافیایی غربگرا قرار داشتند، سفری به خارج از کشور داشت و طبعا مورد فشار بیشتری بود؛ او با این حال، هم در خیابان و هم در نشست رسانهای، به خبرنگاران رسانههای صهیونیستی (ضدایرانی) که با اصرار و پردهدری میخواستند از او علیه جمهوری اسلامی موضع بگیرند، به شدت و با قاطعیت اعتراض کرد و آنها را ناکام گذاشت.
یکی از کشته شدگان قتلهای زنجیرهای سال ۱۳۷۷ نیز شخصی بنام مجید شریف بود. او بورسیه اعزامی دانشگاه شریف به فرانسه بود. مجید شریف مواضع ضد صهیونیستی داشت و دو کتاب روژه گارودی، دانشمند ضد صهیونیست فرانسوی به نامهای «اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل» و «تاریخ یک ارتداد» را به فارسی ترجمه کرده بود.
مرحوم روژه گارودی که دبیرکل حزب کمونیست فرانسه بود، به اسلام گرویده بود و به جرم انکار مستند افسانه هولوکاست در فرانسه زندانی شده بود. مجید شریف مترجم دو کتاب او در جریان قتلهای زنجیرهای به قتل میرسد.
آیا مسئولان محترم امنیتی و اطلاعاتی کشور، میان قتل مرحوم مهرجویی که رسانههای صهیونیستی را با قاطعیت رانده بود و مورد مشابه آن یعنی قتل مرحوم مجید شریف تشابهی نمیبینند؟!
درباره ماجرای قتل مرحوم مهرجویی و همسرش در ویلای شخصیشان در کرج، باید توجه داشت این جنایت، درست هنگامی اتفاق افتاده که تحولات مهمی در عرصه سیاسی و امنیتی منطقه در حال وقوع است و طبیعتا توجه مردم و مسئولان باید روی این مسئله مهم متمرکز باشد».
در اینباره تا تحقیقات به نتیجه نرسد نمیتوان نظری داد و از دور با مدعیان سیاسی بودن قتل چه در نگاه براندازان چه کیهان همآوایی کرد. اما در این میانه و در فضای مهآلود و مبهم یک نوشته و یادآوری کاملا متفاوت بود و آن یادداشت آقای حسن لطفی در روزنامه اعتماد دوشنبه ۲۴ مهر است که در فردای جنایت نوشت قتل کارگردان سرشناس ایرانی او را به یاد قتل «پییر پائولو پازولینی» انداخته است و این اشارت را در هیچ نوشته دیگری ندیدم. (نمیگویم دیگری اشاره نکرده نویسنده این سطور که بیش از ۱۰۰ یادداشت در این زمینه را در این دو روز خوانده وبیشتر سوگ نوشته و دریغادریغاند ندیده است).
از این رو بدنیست بدانیم پییر پائولو پازولینی که بوده و چگونه درگذشته است: نویسنده و کارگردان ایتالیایی در ۲۲ نوامبر ۱۹۷۵ و در ۵۳ سالگی به قتل رسید. نه با چاقو یا با سلاح گرم بلکه با او جایی برای تبادل حلقههای فیلمی قرار گذاشتند اما با اتومبیل خود او از روی او چند بار رد شدند و او را له کردند.
نویسنده کیهان احتمالا پازولینی را نمیشناخته یا نمیدانسته او از منتقدان جدی اسراییل بوده و گرنه این قضیه را یادآور میشده یا میدانسته و به عمد اشاره نکرده چون کارگردان ایتالیایی به تمایلات همجنسگرایانه هم شهرت داشته است.
به هر رو راز قتل نویسنده و شاعر و کارگردان ایتالیایی به آن شکل فجیع و در ۵۳ سالگی هرگز فاش نشد. امیدواریم راز قتل نویسنده، مترجم و کارگردان فلسفهدان ایرانی که ۳۰ سال بیش از پییر پائولو پازولینی در این دنیا زندگی کرد و به اتفاق همسر جوان خود به شکل هولناکی کشته شد فاش شود و مانند ماجرای کارگردان ایتالیایی دههها در ابهام نماند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: داریوش مهرجویی؛ به ایران برگشته بود چون در غرب احساس امنیت نمیکردمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: داریوش مهرجویی پرونده قتل مهرجویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۰۱۵۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شجاعیان: در خواستگاریام سر فوتبال دعوا شد!
به گزارش "ورزش سه"، داریوش شجاعیان، بازیکن هوادار که فصل موفقی داشته، در خصوص هواداران استقلال و تاثیر مصدومیتش در روند خود گفت: من هروقت بیرون میبینمشان به من لطف دارند. عذرخواهی میکنم اگر در آن چهارسال کم و کسری داشتم و آن مصدومیتها نگذاشت به آنها کمک کنم.
او در مورد پیشنهادهای خارجیاش گفت: من از قطر پیشنهاد داشتم اما مصدومیتها باعث شد نتوانم لژیونر شوم اما به نظر خودم میتوانستم خارج از ایران هم بازی کنم.
شجاعیان در مورد ازدواجش گفت: من وقتی با دوستانم حرف میزنیم میگویم کاش خانمم را زودتر میدیدم. من با حلقه ازدواج تمرین میکنم و جرات نمیکنم در بیاورم!(با خنده). من چون متعهد هستم این کار را انجام میدهم.
او ادامه داد: به نظرم این ازدواج باعث شده خودم را پیدا کنم و وجود او باعث برکت زندگیام شده است. خانمم فوتبالی نیست و پدرش پرسپولیسی سخت است. در خواستگاریام بحث فوتبال شده بود و کار داشت به جاهای باریک میکشید. مامان من هم استقلالی شدید است و داشتند کری میخواندند و یک جایی پدر خانم من گفت صلوات بفرستید! خانمم ولی فوتبالی نیست و همین الان من برایش آفساید را توضیح میدهم. خانمم تنها چیزی که یاد گرفته "برو تو باکس" است و شب بازی به من زنگ میزند و میگوید لطفا برو تو باکس و از روزی که به حرفش گوش دادم دارم گل میزنم.
داریوش شجاعیان در مورد حسرت بزرگش وقتی از جام جهانی جا ماند گفت: زمان گسترش فولاد آقای کیروش من را به تیم ملی دعوت کردند ولی وقتی به استقلال رفتم قسمت نشد اوایل حضورم دعوت بشوم تا قبل از جام جهانی ۲۰۱۸ که اردوی قبل از جام جهانی بود که در لیست بودم. کت و شلوارم هم اندازه زده بودیم ولی قسمت نشد و من هنوز هم آن کت و شلوار را تحویل نگرفتهام! بازی با ذوب آهن مصدوم شدم و از جام جهانی جا ماندم و آن اتفاق تلخ افتاد.